بعد از مدت ها دف نوازی کردم و برای اولین بار با دوستانم به خانقاه رفتم....
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲ ساعت 23:49 توسط نوشین
|
آری،می شناسم تبار و ریشه ی خود را! سیر ناشدنی همچون شراره ی سوزان بر خود می تابم و خود را می سوزم هر آنچه فرادستم آید همه چون برق آذرخش، هر آنچه پس پشت می نهم همه چون خاکستر: من همانا شراره ی سوزانم!