وقتی بارها و بارها نامه ی(ایمیل) یک نفر را می خوانم،تناقض های آشکار بین خودش،رفتارش،نامه اش حالم را بهم می زند...
+ نوشته شده در جمعه بیستم دی ۱۳۹۲ ساعت 0:40 توسط نوشین
|
آری،می شناسم تبار و ریشه ی خود را! سیر ناشدنی همچون شراره ی سوزان بر خود می تابم و خود را می سوزم هر آنچه فرادستم آید همه چون برق آذرخش، هر آنچه پس پشت می نهم همه چون خاکستر: من همانا شراره ی سوزانم!